خانه سامانه دیدارها و ملاقات ها اخلاق و تشریفات تشریفات در گذر تاریخ کتابخانه آموزش تشریفات نگارخانه درباره ما تماس با ما
.

Content on this page requires a newer version of Adobe Flash Player.

.

 

 

آداب ایران بعد از اسلام تا انقلاب اسلامی
 

  • مقدمه: تلفیق تشریفات باستان با آداب اسلامی

آداب و رسوم ایران بعد از اسلام، عمدتا رنگ و صبغه اسلامی دارد، هرچند طی قرون قدیمی تر بر اثر سلطه بیگانگان از ترک و مغول و غیره، و در دوره های اخیر از غرب، تأثیرات زیادی از بیگانگان پذیرفته بود، جالب آنکه ایران تنها تأثیرپذیر نبود که تأثیرگذار نیز بود و برخی از رسوم ساسانی نیز که با تعلیمات اسلام راستین در تضاد نبود، در دربار خلفا نیز معمول شده بود، حتی بوسیدن زمین هنگام حضور در محضر خلفا نیز معمول شده بود. جالب تر آنکه در زمان ساسانیان، علما هنگام حضور در دربار از بوسیدن زمین معاف بودند. 

نوشته های ابو عبدالله جیهانی، تاریخ بیهقی و قابوس نامه از از رسوم دربار سامانیان، و سیاست نامه از آداب دوره سلجوقیان و شرح توصیه های پسندیده نظام الملک در باب آداب و رسوم – البته بیشتر درباری- حکایت دارد. این رسوم که در دوره های ایلخانی و تیموری با "یاسا" و عادات تیموری آمییخته شده بود، در عصر صفویه با فقه شیعه اصلاح شد و حسب ضرورت بکار می رفت. در دوره قاجاریه، ابتدا بعضی از رسوم روسیه تزاری، در ایران معمول گشت و در سنوات بعدی، در نتیجه مراودات و تعامل با برخی از دول، افسران و صاحب منصبان اروپایی، برخی از ترتیبات نظامی، و اداری ایران، تحت تأثیر برخی از دربارهای فرنگ قرار گرفت و از پاره ای از تشریفات معمول در دربارهای اروپا تقلید می شد.

در دوره های نخست، ابن مقفع و برمکی ها در انتقال آداب ساسانیان به خلافت اسلامی نقش نمایانی ایفا کردند و به تدریج، توسط نویسندگان؛ مورخان و صاحب نظران، مجموعه رسوم و عادات پسندیده و قواعد رفتاری مناسب و مقتضی برای هر اجتماع و مقام و منصب، تحت عنوان کلی "آداب" جمع آوری و عرضه شد که هنوز هم با همین عنوان مورد استناد قرار می گیرد و در زبان فارسی به آن "آیین" می گویند که شامل قواعد و ضوابطی در خصوص بسیاری از مراودات اجتماعی و ویژگیهای فردی از جمله رفتار، سخن گفتن، خوردن و نوشیدن، مکاتبه و سفر و غیره می باشد. برخی از مهمترین این آیین ها به قرار زیر است:

  • آداب دید و بازدید

سنن آداب ایرانی از جمله دیدار دوستان و بستگان در خانه آنها، آداب سلام و خداحافظی، بیان تبریک به مناسبت اعیاد و روزهای خاص، ارسال پیام تسلیت به بستگان از دنیا رفته، برگزای مهمانی و جشن عروسی امروزی عمدتا ریشه در سنن دوره صفویه دارد و جهانگران در سفرنامه های خود از آنها یاد کرده اند.

اما مراسم سلام و تودیع شاید به دلیل گرفتاریهای نسل جوان، خلاصه شده و در قالب عباراتی فارسی مانند "روز بخیر" و "شب بخیر"، "به امید دیدار" و خدا نگهدار بیان می شد. اما روحانیان بیشتر از عبارات عربی بهره می گیرند، مانند سلام علیکم، صبکم الله بالخیر، مساکم الله بالخیر و فی امان الله. 

همچنین در زمان قاجاریه عبارت تعارف آمیزی مانند "لطف شما کم نشود"، و "سایه شما کم نشود" معمول شده بود که هنوز هم شنیده می شود. رسوم این دوره نیز مانند عصر صفوی و قاجار تقریبا کم و بیش اجرا می شود، مثلا، موقع ورود به خانه میزبان، مهمان می بایست کفش را از پای بدرآورد، دو زانو بنشیند و دستار خود بر سر نگهدارد، و در حضور دیگران پای خود را دراز نکند.

در عین حال، بسیاری دیگر از رسوم به دوران قبل از مغولها باز می گشت. برای نمونه، در زمان آل بویه، برداشتن دستار از سر در جمع، در شارع و در بازار خلاف ادب بود. در شعر حافظ، برداشتن دستار، به زشتی تعبیر شده است و مغایر با آداب. از سوی دیگر، دو زانو نشستن در حضور بزرگان در اشعار خاقانی، مولانا و سعدی و حافظ، به معنی ابزار احترام آمده است.

مهمان موقع ورود دست راست بر سینه نهاده، با تعظیمی خفیف، خیلی آهسته به صاحب خانه و سایر مهمانان و بدون آنکه کلام آنان را قطع کند، می گفته است: "سلام علیکم" و میزبان در پاسخ او می گفته است: علیکم السلام! و با گفتن "صفا آوردید!" یا عبارتی معادل آن به زبان ترکی، مقدم او را گرامی می داشته است. آنگاه پس از مدتی  که تازه وارد با موضوع بحث آشنا می شده، می توانسته است در گفتگوی عمومی مشارکت کرده، یا بدون قطع سخن دیگران به نجوا با بغل دستی خود مشغول صحبت شود که البته چون این کار خلاف ادب بود، بندرت انجام می شد.

در عین حال برخاستن از جای خود موقع ورود تازه وارد هم مرسوم بود و یا گرفتن هر دو دست او به نشانه مصافحه و نمونه آن هنوز هم در میان ایرانیان عمل می شود.

در مراودات اجتماعی؛ ولنگاری و عدم رعایت آداب صحیح، بی ادبی به حساب می آمد و مردم در خصوص نظافت لباس و برازندگی خود بسیار جدی بودند که این خصوصیت هنوز هم در میان ایرانیان حاکم است.    

  • مهمان نوازی و پذیرایی

 

در مراسم شام و یا حتی در دید و بازدیدها که غذا سرو نمی شد، تعارف قلیان و قهوه ترک یا چای، اساس پذیرایی و ارکان مهمان نوازی ایرانیان را تشکیل می داد. قلیان که ظاهرا از زمان صفویه در ایران مرسوم شده بود، و برخی از شاهان صفویه آنرا ممنوع کرده بودند، بعد ها در میان علما، شاعران و هنرمندان محبوبیت یافت و آدابی خاص خود داشت. قراردادن شربت، شرینی و میوه ها جلوی مهمان و اصرار میزبان به او که میل کند، هم معمول بود. تعارف نکردن میزبان و یا نخوردن مهمان از تعارفی ها قبل از ترک خانه صاحب خانه، خلاف ادب به حساب می آمد و به هر کدام فرصت می داد تا در غیاب دیگری، او را به ادبی و آداب ندانی متهم کند.

در جریان دید و بازدیدهای رسمی مرسوم که سه بار چای و قلیان به مهمان تعارف می شد و بار سوم به معنای پایان دیدار بود. این رسم که هنوز هم در برخی از نقاط ایران اجرا می شود، از زمان قاجاریه تاکنون توجه جهانگردان و مسافران اروپایی را به خود جلب کرده است. در این مراسم، بعد از آنکه همه مهمانان وارد می شدند، شربت و شیرینی و میوه تعارف می شد، سفره در همان اتاقی که مهمانان حضور داشتند و یا در اتاقی دیگر گسترده می شد. آنگاه میزبان با گفتن "بسم الله" آغاز صرف شام را اعلام و با بیان "بفرمایید!" حاضران را به خوردن دعوت می کرد.

البته تا چند دهه قبل در بعضی از مهمانی ها که قاشق و چنگال نبود، میزبان با آوردن آفتابه لگن، به مهمانان فرصت می داد تا قبل از غذا و بعد از غذا، دست خود را با آب ولرم و صابون بشویند. غذا در سکوت صرف می شد و شکستن سکوت علاوه بر بی ادبی، از لحاظ دینی هم نکوهیده بود. بعد از صرف غذا، معمول بود که مهمانان عالیرتبه، مسن و صاحب خانه کمی بیشتر بر سر سفره بنشینند و جوان ترها سفره را ترک می کردند. در پایان مهمانی، اول مهمانان مسن تر و والا مقام تر، مهمانی را ترک می کردند و جوانترها موظف بودند تا زمان ترک آنها صبر کنند. این رسوم و از جمله، تعارف غذا، ترک مهمانی، ابراز تشکر و دعا برای برکت میزبان تا چند دهه اخیر عینا معمول بود و حتی هنوز هم کم و بیش در بعضی نقاط ایران مرسوم است. 

اگر دعوت به شام، یک برنامه خصوصی یا غیررسمی بود، عنوان "فتح باب" یا "تجدید عهد" داشت، و گرچه با صمیمیت و تواضع همراه بود، اما به هر حال، رعایت آداب میزبانی، ضروری بود. ضمنا این گونه مهمانی ها منحصر به دوستان قدیم نبود که گاه غریبه ها را هم دعوت می کردند که این حکایت از مهمان نوازی ایرانیان می کرد که داستانی قدیم است. جالب آنکه میزبان، مهمانان را به یک غذا ساده مانند "نان و ماست" یا "نان و پنیر" دعوت می کرد، شبیه به دعوتی که یک اصفهانی از ابن بطوطه به عمل آورد، اما سفره کاملی مملو از انواع غذاهای لذیذ گسترده می شد.

میزبان به مناسبت برگزاری مهمانی، معمولا از روحانیان، همسایگان، همکاران، بستگان، بازرگانان و گاه افراد معروف و متشخص محله یا شهر دعوت می کردند. در دعوت از مهمانان، حسب مقام و منصب، می بایست تشریفات و آداب مناسب بکار می رفت، وگرنه، خلف ادب به حساب می آمد و موجب کدورت و شکایت مدعو می شد.

  • آداب هدایا 

 

ارسال میوه، غذا، یا شیرینی به خانه دوستان و همسایگان از رسوم قدیم ایرانیان بود. از زمان صفویه مرسوم بود که گیرنده هدایا هم در پاسخ، اقدام به ارسال مواد مشابهی می نمود، در غیر این صورت، فرستنده هدایا، تحقیر می شد.

ارسال هدایا منحصر به مردان متأهل نبود که مردان مجرد هم در مناسبت های مختلف مانند اعیاد، سالروز مناسبت های شاد، عروسی ها، بازگشت از سفر زیارتی، تولد فرزند و خرید خانه، مغازه یا باغ و غیره، هدیه می فرستادند.

  • اسقبال و دیدار و عبارات کوتاه و بلند تشریفاتی معمول

 

  • در آغوش گرفتن دوستان در بازگشت از سفر و زیارت، رسمی محکم و استوار و نشانه دوستی بود. مرسوم بود که هنگام دیدار با افراد مسن و متشخص، افراد جوانتر می بایست به نشانه احترام، سر خود را به طرف سینه پایین می آوردند و گاه دستان فرد مسن و متشخص را با دو دست می گرفتند(که به آن مصاحفه می گفتند و قبلا ذکر شد).
  • هنگام دیدار، طرف جوانتر سعی بلیغ داشت تا در پاسخ به عباراتی که شخص مسن تر بکار می برد، پاسخی مناسب بیان کند، و این موضوع، توجه سیاحان و جهانگردان خارجی را به خود جلب کرده بود، از جمله گفتن جملات و عبارات زیر:
  • "دور از جان شما"، موقع اعلام خبر درگذشت شخص ثالث خطاب به شنونده.
  • "چشم بد دور" یا "چشم دشمن کور"، هنگام تعریف از زیبایی ها و امتیازات شخص دوم یا از نزدیکان او،
  • "روز بد نبینید"، هنگام صحبت از حوادث ناگوار و ناملایمات،
  • "عمرش را به شما داد" زمان گفتگو از درگذشت نزدیکان اول شخص خطاب به شخص دوم،
  • "هر چه خاک اوست، عمر شما باشد"، در جریان یادآوری یکی از درگذشتگان نزدیک به شخص دوم،
  • "به چشم برادری یا خواهری" هنگام اشاره به زیبایی نزدیکان مخاطب از جنس مقابل،  

و عبارات دیگری مانند سبحان الله، ماشاءالله، تبارک الله، به نام ایزد، چشم حسود بترکد، چشم بد اندیش برکنده باد، هفت دریا/کوه/ در میان، که بعضا در شعر شاعران معروف هم آمده است.

همچنین طرفین کلمات و عبارات دیگری عمدتا از عربی به کار می بردند که تکلم مفخم تر، ظاهرا ارزش عددی بیشتری نسبت به کلمات مشابه فارسی داشت، مانند کلمه ابوی به جای پدر، اخوی به جای برادر و والده به جای مادر. در عین حال و به حسب احترام نسبت به مقام شنونده، متکلم وابستگان خود را با تصغیر یاد می کرد، مثل "بنده زاده" و "غلام زاده" برای فرزند پسر و صبیه به جای فرزند دختر. همچنین عناوینی که متکلم برای عدم بیان مستقیم وابستگان خود بکار می برد، مانند اهل بیت، منزل، یا خانه به جای زن و فرزند.       

  • آداب رفتار با علما، شیوخ، و پیشکسوتان

 

جامعه ایرانی دقت زیادی در رعایت احترام نسبت به همگان به خصوص علما، استادان، دانشمندان، بزرگان، و پیران  داشت که نه تنها در حضور که در غیاب آنها و حتی پس از درگذشت آنان نیز رعایت می شد. آنها را به غایت تکریم می کردند، هنگام ورود به استقبال آنان رفته، در صدر مجلس می نشاندند، و گاه ایستاده آنان را خدمت می نمودند، در حضورشان بندرت لب به سخن می گشودند، و از هر کار که جنبه بی احترامی داشت مانند سیگار کشیدن در محضر آنان به جد پرهیز می نمودند. در اماکن ورزشی به خصوص در زورخانه ها هم نسبت به پیشکسوتان ورزشی زنده و درگذشته احترامات ویژه ای صورت می گرفت از جمله مرشد هنگام ذکر نام آنها، به نشانه احترام زنگ می زند و صلوات می فرستاد و جوان تر ها هنگام ورود به گود زورخانه از آنها رخصت می طلبیدند. این رسوم هنوز به همان زیبایی و با همان ظرافت در زورخانه ادامه دارد، اما در سایر زمینه ها، آداب دیگر رونق گذشته را ندارد.

  • ورود آداب غرب به ایران در قرن بیستم

 
شروع نفوذ آداب اروپایی به ایران به اوایل دوره قاجار و زمانی که شاهان این سلسله از کشورهای اروپایی دیدن می کردند، باز می گردد. با این تفاوت که چون گرچه شاهان قاجار به مثابه حاکمان مستبد، رفتار می کردند، در قبال برخی از آداب تشریفاتی که جنبه دمکراتیک داشت میانه خوبی نداشتند و از سوی دیگر مردم نسبت به برخی از آداب مرسوم در غرب که با تعالیم اسلامی و روحیات ملت متمدن و مسلمان ایران سازگار نبود، یا تفوق فرهنگی غرب را به ذهن متبادر می ساخت، و با روحیه وطن پرستی ایرانی در تضاد بود، مقاومت می کردند و طرد می نمودند. اما پاره ای از آداب غربی که با دین و فرهنگ و روحیات خاص ایرانیان عنادی نداشت، به تدریج مقبول و مرسوم شد. از جمله سهولت و سادگی مکاتبات اداری، حذف عناوین و القاب طولانی مقامات در مکاتبات، رعایت جداول زمانی در دیدارهای رسمی، و سایر تغییرات در بوروکراسی دولتی. اما شدت اصرار بعضی از حکومتها و از جمله حکومت پهلوی به رعایت آدابی که سنخیتی با دین و مذهب و ملیت خواهی ایرانیان نداشت، به تدریج سبب تراکم مقاومت در میان قاطبه مردم شد و به سقوط این رژیم انجامید. امروزه آن دسته از آداب را به عنوان "تهاجم فرهنگی غرب" می شناسند.