خانه سامانه دیدارها و ملاقات ها اخلاق و تشریفات تشریفات در گذر تاریخ کتابخانه آموزش تشریفات نگارخانه درباره ما تماس با ما
.

Content on this page requires a newer version of Adobe Flash Player.

.

 

 

آداب و رسوم تشریفاتی در ایران باستان

مقدمه: تشریفات و آداب متأثر از تعلیمات دینی و اخلاقی:

 بر اساس منابع تاریخی، جامعه ایرانی قبل از اسلام در روابط ادارای و اجتماعی خود ضوابطی را رعایت می کرد که برخی در دایره اخلاقیات و پاره ای در چارچوب دین قرار داشت و بعضی صرفا حکایت از یک ادب اجتماعی می نمود که هرچند ممکن بود متأثر از تعلیمات دینی و سفارشهای اخلاقی است، اما به شکلی مستقل قواعد رفتاری اجتماعی را تبیین می کرده است، مانند قالبهای تعامل میان صاحب منصبان حکومتی یا نحوع رفتار با بزرگان جامعه  که بیشتر مبتنی بر ضوابط بوده است تا آموزهای دینی و اخلاقی. اما محدودیت منابعی که به طور خاص به این مقولات پرداخته اند، مطالعه دقیق در خصوص عمق و گسترش آن ضوابط را مشکل می کند و تنها از طریق مصادیق رفتارها، سفارشها، شرح وقایع و مانند آنها می توان نسبت به پاره ای از مجموعه نانوشته ای از ضوابط معمول در دوران قبل از اسلام ایران یاد کرد که با مقایسه و تطبیق آنها با مقررات معمول در جامعه امروز ایران و سایر کشورهای دنیا، آنها را به عنوان نمونه هایی از آداب دوران قبل از اسلام ایران ارائه نمود. به علاوه منابع مورد بررسی نیز بیشتر کتبی است که بعد از اسلام نوشته شده است و از تطبیق و مقایسه مصادیق رفتارهای پیشین با سنن اسلامی- عربی می توان نسبت به تمایز آنها حکم داد که مربوط به دوره ایران باستان بوده است. در عین حال هنوز نمی توان درباره برخی از آداب قبل از اسلام ایران قضاوت قطعی نمود زیرا که معلوم نیست آنچه در منابع تاریخی به عنوان عادات و رسوم اجتماعی از آنها یاد شده است، واقعا معمول و مجری بوده یا جنبه خیالی و آرزو داشته و آیا محدود به قسمتی از سرزمین پهناور یا منحصر به قوم یا ملتی از اقوام و ملل متعدد ایران بوده و یا شمول کلی داشته و در سرتاسر ایران و میان کلیه اقوام و ملل اجرا می شده است. به هرحال و مطابق با آن منابع محدود و بر اساس نتایج مطالعات تطبیقی، می توان به برخی از سنن معمول در جامعه به عنوان آنچه امروزه نزاکت و تشریفات یاد می شود، از جمله آداب سخن گفتن، آداب میز و آداب رفتار درباری اشاره نمود. نیازی به توضیح نیست که برخی از این آداب که با تعالیم عالیه اسلام در تضاد بود، متروک شده است.

آداب رفتاری، ترتیبات البسه و هنر سخن گفتن در ایران باستان:

  • وقتی یک مقام برجسته و والامقام از جایی دور می رسید، چند منزل جلوتر از مقصد به پیشباز مهمان می رفتند و از او استقبال می کردند.
  • زمانی که دو سوار بهم می رسیدند، سواری از طبقه پایین تر اجتماع بود و در صورت هم طبقه بودن، سوار جوانتر می بایست زودتر از اسب پیاده می شد.
  • پس از پیاده شدن از اسب، و قبل از مصاحفه، زمین را می بوسیدند و سپس به اعزاز یکدیگر می پرداختند، و از حال و احوال هم و بستگان دیگری و نیز سختی سفر می پرسیدند.
  • هنگام ورود یا عزیمت پدر یا پسر، پسر دست و پای پدر را می بوسید و پدر فرزند را در آغوش گرفته، سر و روی و چشم او را بوسه می زد.
  • جوانان در محضر بزرگترها، به نشانه احترام دست بر سینه می زدند، سر را پایین انداخته، زمین را نگاه می کردند.
  • هنگام عزیمت یک مهمان عالیرتبه، میزبان او را تا چند منزل همراهی می کرد، و هنگام جدایی، یکدیگر را در آغوش گرفته، وداع می کردند.
  • میزبان در آستانه در از مهمان استقبال و به او خیر مقدم می گفت.
  • ضوابط دینی حاکم بر البسه حکم می کرد که مردان نمی بایست بدون کمربند مقدس، و پای برهنه منزل را ترک کنند.
  • بر سرداشتن کلاه هم بخشی از اجزای لباس و مرسوم بود که به هنگام ملاقات صاحب منصبان به نشانه احترام، و در مراسم عزا به منزله تعزیت و هنگام ابراز ندامت به نمایش پشیمانی از سر بر می داشتند. 
  • نظافت لباس و بدن مورد تأکید قرارداشت و کاربرد بوی خوش توصیه می شد.
  • از گلها برای تزیین عمومی، تزیین سفره و مراسم نذری یا به عنوان هدیه استفاده می شد.
  • در جشنها، مردان و زنان با گل در دست شرکت می کردند. ضمنا هر گلی، مظهر معنی خاصی بود. بهای یکدسته گل در زمان بهرام گور، معادل ارزش یکدرهم بود. این قیمت و آن کاربردها، نشانه اهمیت و نقش گل در آداب و فرهنگ ایرانیان به خصوص در زمان بهرام بود.  
  • آداب حکم می کرد که به قاصد خبر خوش گل هدیه نمایند.
  • اگر کسی توصیه ای می کرد و خلاف آن ثابت می شد، انتقاد از او خلاف ادب بود. همچنین کسی را که به توصیه گوش نکرده، دچار خسران و زحمت شده بود، سرزنش نمی کردند. البته ادب حکم می کرد از کسی که سفارش پسندیده ای کرده است، می بایست تشکر نمود.
  • لازم بود که هر کس جایگاه خود را در هر جلسه بداند و بالاتر از جای خود ننشیند. البته برخی گفته اند که باید پایین تر از جای خود بنشیند تا جای بالاتر تعارف کنند، دیگران گفته اند که در جای خود بنشیند. ضمنا از بحث در باره جا، زیاد استقبال نمی شد. 
  • داشتن رفتار دوستانه و صمیمی توصیه شده بود، اما این رفتار نباید تسلیم گرایانه و خفت بار باشد.
  • در برابر شخص غمگین(عزادار) نباید شادی نمود.
  • بلافاصله پس از خروج از حمام، نمی بایست با موی خیس در شوارع ظاهر شد و یا به دیدن مردم رفت.
  • هنگام بازی نرد وشطرنج، می بایست به فرد دارای مقام بالاتر، برای شروع بازی و انتخاب مهره، تقدم داد.
  • هنگام سخن گفتن، فرد نبایست زیاد حرف بزند(حرافی کند)، بیشتر باید گوش کند تا بگوید، که گوش دادن، هنر است و البته بلیغ و زیبا حرف زدن هم.
  • باید تا پایان کلام گوینده صبر، و با بگونه ای باید به گوینده نگاه کرد که او بداند به سخنانش توجه کامل می شود.
  • باید آرام و متین و شیوا سخن گفت.
  • نباید سخنان گوینده را ناگهان قطع کرد و از او خواست که در وقتی دیگر سخن بگوید، که قطع کردن کلام گوینده، از پرحرفی بدتر بود.
  • هم از صحبت طولانی و هم از سخن کوتاه می بایست پرهیز نمود.
  • فرد موقعی باید سخن بگوید که مستقیما از او سئوال کنند.
  • توصیه می شد که از تأیید بی اندازه سخنان گوینده و موافقت با مطالب او به دلیل آنکه به او احساس سلطه و سیطره می داد، خودداری شود.
  • سخنران فصیح و بلیغ نمی بایست میان مردم نادان و بی سواد سخنرانی کند.
  • در جمع بیگانگان نمی بایست از مردم سایر کشورها انتقاد نمود زیرا که ممکن بود در میان آن جمع بیگانه، فردی از آن کشور و ملت حاضر باشد و نمی بایست که از کسی نام برد که ممکن است در جمع، فردی همان اسم را داشته باشد.
  • در جمع و در حضور دیگران، نباید در گوش کسی نجوا کرد.
  • از بیان داستانهای موحش و لطایف غیرقابل باور باید خودداری نمود. 
  • کسانی که دچار مشکلات جسمی و روحی هستند باید بدانند که همه افراد دیگر مایل به شنیدن، تألمات آنان نیستند و باید که از تکرار شرح مشکلات خود پرهیز نمایند.  
  • از خودستایی، به خود بالیدن، لعنت کردن، قسم خوردن، دیگران را تحقیر کردن، با حرفهای سخنران مخالفت کردن، حرف بیهوده زدن، در غیاب دیگران عیب جویی نمودن، و از بیان کلماتی در تهدید و ارعاب دیگران باید اجتناب نمود.
  • از طرح مطایبات و لطایف باید خودداری نمود مگر آنکه لطیف باشد و به دیگران برنخورد.
  • اگر کسی اشتباه نمود نباید فکر کند که با پوزش خواستن حقیر می شود.
  • اگر کسی از اشتباه خود عذر خواست، و او را بخشیدند، دیگر نباید آنرا به رخ او کشید.
  • نباید بر سر موضوعی لجاجت کرد.
  • هنگام رؤیت چیز زیبایی باید خدا را یاد کرد.

 

آداب میزبانی- مهمانی

  • مهمترین وظیفه همه مردم در مهمانی ها، رعایت آداب است.
  • در میزبانی و مهمانی، اعتدال شرط است. مثلا دعوت ماهی یکبار بهتر از ماهی سه بار است.
  • بهتر است مهمانی بدون عیب باشد تا مکرر.
  • میزبان باید هنگام استقبال از مهمانان، مقام و منزلت آنها را رعایت کند.
  • موقعی که سفره گسترده می شد و مهمانان می نشستند، میزبان می ایستاد تا مهمانان از او بخواهند که بنشیند. 
  • در گرگان رسم بود که میزبان خود از جمع مهمانان غایب می شد و کسی را به نمایندگی خویش مأمور خدمت به مهمانان می کرد. (این رسم ظاهرا هنوز در برخی از شهرهای ایران مرسوم است.)
  • برخی از دیگر رسوم حکایت از آن دارد که در برخی از مناطق و هنگام برخی از پذیراییها، موقع چیدن غذا، گاهی آن را اول در جلوی میزبان قرار می دادند، بعد از مهمان پذیرایی می کردند، و در جاهایی دیگر، برعکس عمل می کردند. (به نظر می رسد که در رسم اول، مقام میزبان بالاتر از مهمان بوده است و در رسم دوم، برعکس.)
  • مرسوم بود که میزبان زیاد از کمبودها عذرخواهی نمی کرد و مهمان را برای خوردن بیشتر تحت فشار قرار نمی داد.
  • مهمان در انتخاب غذا نمی بایست بر اساس سلیقه و میل خود رفتار کند و بایست از همه غذاها می خورد.
  • میزبان باید در جریان مهمانی خود را خرسند نشان می داد.
  • مهمترین ادب آن بود که بدون دعوت نمی بایست به جایی رفت، و اینکه باید بر سر سفره، در جایی که میزبان تعیین کرده بنشینند.
  • مهمان نمی بایست سیر سیر یا گرسنه گرسنه به مهمانی برود.
  • قبل از خوردن و بعد از آن، می بایست شکر خدا را بجای آورند.
  • هیچ کس نمی بایست قبل از بزرگتر ها دست به غذا ببرد و نمی بایست به مسیری که غذا را می آورند، چشم بدوزد.
  • باید آرام و آهسته غذا خورد و ضمن آن، با دیگران گفتگو نمود، اما موقع سخن گفتن سر باید پایین باشد و نمی بایست به دهان دیگران چشم دوخت. (البته در آیین زرتشت، حرف زدن موقع غذا خوردن، گناه بزرگی بود.)
  • مهمانان نباید موقع صرف غذا با یکدیگر دعوا، به میزبان توهین کنند، و به خدمه میزبان دستور دهند بگونه ای که دیگران فکر کنند، عضوی از خانواده میزبان است.
  • افراط در خوردن، پرحرفی، آواز خواندن زیاد، حرص زدن، خندیدن و گریستن زیاد موقع غذاخوردن، از عادات نکوهیده بود.
  • در پایان مهمانی، می بایست از میزبان به طور مجمل تشکر نمود.