خانه سامانه دیدارها و ملاقات ها اخلاق و تشریفات تشریفات در گذر تاریخ کتابخانه آموزش تشریفات نگارخانه درباره ما تماس با ما
.

Content on this page requires a newer version of Adobe Flash Player.

.
 

تعاریف خلق، ادب و تشریفات




خلق در فرهنگ لغت به معنی خوی طبع، سجیه و عادت آمده است و جمع اخلاق است و طبعا آنچه در این مقال از "خُلق" مقصود داریم، خلق خوش و طبع نیکو و عادت پسندیده است، نه مفاهیم مجرد و منفی آن. اخلاق خود از مباحث مهم علمی و فلسفی است که صد ها سال از گذشته های دور- همان گونه در صدر مقاله آمد- از یونان قدیم تا امروز، همواره مورد بحث و بررسی دانشمندان و فلاسفه بوده و هست و تا کنون صد کتاب و هزاران مقاله در باب تعریف اخلاق، شناخت اخلاق خوب و بد نوشته اند و در آنها نقش فضایل و رذایل اخلاقی در زندگی بشر را به رشته تحریر درآورده اند که به اعتقاد صاحبان معرفت، فضایل اخلاق از ارکان اساسی سعادت بشر است و خلق خوش و صفات نیکو را مایه ارتقا و تکامل مادی و معنوی نوع بشر می دانند که انسان در پرتو اخلاق خوب می تواند رشته های دوستی با سایر هم نوعان را محکم، با حسن روابط، در رفاه و آسایش زندگی نمایند و به سعادت معهود که درخور انسان اشرف مخلوقات و خلیفة الله است، دست یابد. 
علت آنکه در یونان، قبل از آموزش و انتخاب هر شغل،  افراد مجبور به آموختن اخلاق بودند، آن بود که فلاسفه آن زمان یونان نسبت به اخلاق توجه ویژه داشتند. سقراط اعتقاد داشت که انسان جویای خوشی و سعادت جز این تکلیفی ندارد که سعادت هر فرد، در گرو سعادت جماعت است و افراد طالب سعادت فردی باید برای کسب سعادت عمومی، در انجام وظیفه خود نسبت به دیگران، جانب اخلاق را داشته و در این راه کوشا باشند.
ارسطو در بحث اخلاق، کم و بیش مقصود سقراط را مد نظر داشت و آنرا "فضلیت" نام نهاد با این مقدمه که "عمل انسان را  غایتی است و غایت کل و مطلوب مطلق، سعادت و خوشی است. اما مردم خوشی و سعادت را در امور مختلف جستجو می کنند. اما هیچ موجودی به غایت مورد نظر خود نمی رسد مگر، همواره وظیفه مقرر خود را به نحو احسن انجام دهد. و اجرای وظیفه به بهترین وجه، فضیلت است و بنا بر این، غایت مطلوب انسان یعنی خوشی و سعادت با فضیلت حاصل می شود."

البته همه فلاسفه چون سقراط و ارسطو خوشی و سعادت را در گرو سعادن کل و مترادف با فضیلت ندانسته، "آریستیپ"؛ "خیر" را لذت و "شر" را درد تلقی کرده، "کالیکس" توصیه می کندکه "فرمان غرایز را اجابت کن تا خوشی یابی وگرنه، مقاومت در برابر آنها، درد و رنج می آورد" و اینکه "اخلاق زنجیری ای است که زورمندان برای دربند کشیدن ضعفا ساخته اند."
اما ادب در لغت مفاهیم و معانی گسترده و فاخری دارد از جمله؛ دانش، فرهنگ، معرفت، روش پسندیده، خوی خوش و جمع آن، آداب است و علم ادب، را علمی نامند که صاحب آن می تواند خوب بنویسد و خوب شعر بگوید و از همه مهم تر، سخن درست و نادرست و خوب و بد را بشناسد. حال با توجه به آن معانی و این تعاریف، درک این نکته که چرا اشخاص مؤدب را  صاحب فرهنگ، دارای روش پسندیده و متخلق به خوی و خوش می شناسند، روشن می شود و آنان را به دلیل این ویژگی ها، استاد معرف می دانند. آداب بر جمع ادب، به معنی ترتیبات، رسوم، سنن و مناسک هم آمده است. از جمله آداب معاشرت، رسوم زندگی، سنن اولیا و بزرگان، و مناسک حج.
تشریفات در ایران از مصدر عربی تشریف و از ریشه شرف آمده که معادل لاتین کلمه Protocol (پروتکل) است. پروتکل خود از ریشه یونانی پروتکلوم/ پروتکلن Protocollum/Protocollun   می آید که در منابع خارجی به دو معنی آمده است. اول، به معنی صندوقی که اسناد را در آن می نهادند و دوم، برگه ای که حاوی خلاصه ای از مندرجات مجموعه ای از مدارک بوده که روی آن مجموعه الصاق می شد. ظاهرا هنوز هم این کلمه به برگه ای که حاوی اطلاعات یک کالا است و بر آن کالا یا جعبه حاوی آن الصاق می شود، اطلاق می گردد. کلمه پروتکلن خود از دو جزء "پروت"-Prot به معنای پاپیروس(کاغذ) و "کولا" Kolla به معنی چسب تشکیل شده است. در رم باستان نیز پروتکلونت Protocollunt به نوشته ای می گفتند که در صدر صفحه نخست یک سند، توسط سردفتران اسناد رسمی درج می شد. 
در لغت عرب، شرف به معنای مجد، علو و بزرگی است و در بعضی از کتب لغت تشریفات را اینگونه تعریف کرده اند: "آداب و رسومی که در استقبال و دیدار دولتمردان بکار می رود." در منابع فارسی، از جمله فرهنگ معین، در تعریف تشریفات آمده است: "مراسم پذیرایی آبرومندانه"، و نیز"لوازم پذیرایی آبرومندانه". لغت نامه دهخدا دو معنای متفاوت ارائه می کند: آرایش و زینتی که جهت پذیرایی مهمان محترم در خانه دهند و آنچه از مأکول و مشروب(نوشیدنی) حاضر نمایند." اما معنای دوم که دهخدا عرضه می دارد، مایه تفسیر و تعبیر متفاوت شده است: "تکلفی که میزبان جهت خوشگذرانی مهمان کند." این تعریف دوم دهخدا از تشریفات که به احتمال قوی نتیجه مشاهدات او از ترتیبات تشریفاتی معاصرش بوده است؛ منشأ تعابیر و تفاسیر منفی مرتبط با کارها و امور تشریفاتی دوره حاضر است. البته نگارنده انکار نمی کند که بسیاری از کارهای به ظاهر تشریفاتی اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی در ایران که بعضا به طور کامل و آشکار از تشریفات معمول در دربارهای اروپای غربی تقلید می شد، و برخی دیگر به دلایل متعدد، انتخابی بود و پنهانی صورت می گرفت، می توانست بر تفکر مردمان فرهیخته هم اثر گذارد.